مشاوره توانبخشی می تواند برای افراد سودمند باشد؟
افراد ناتوان، مبتلا به بیماری های روانی و سایر اختلالات روانپزشکی گاهی اوقات به کمک در جنبه های مختلف زندگی خود نیاز دارند از جمله محیط های کاری، زندگی، اجتماعی و یادگیری. یکی از رویکردهایی که می تواند به این افراد در مدیریت علائم و بهبود عملکرد کمک کند، به عنوان توانبخشی روانی اجتماعی شناخته می شود.
مشاوره توانبخشی یک رویکرد درمانی است که برای کمک به بهبود زندگی افراد مبتلا به بیماری روانی طراحی شده است. هدف آن آموزش مهارتهای عاطفی، شناختی و اجتماعی است تا به آنها کمک کند تا حد امکان مستقل در جوامع خود زندگی و کار کنند.
تاریخچه توانبخشی روانی اجتماعی
قبل از دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، غیرعادی نبود که افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی در نهادها قرار گیرند. رویکرد درمان مسائل مربوط به سلامت روان از آن زمان تا کنون تغییر قابل ملاحظه ای داشته و منجر به نهاد زدایی شده است.
امروزه بر کمک به افرادی که دارای شرایط سلامت روان هستند، تاکید می شود که تا حد امکان مستقل زندگی کنند و به طور کامل در جوامعی که در آن زندگی می کنند ادغام شوند.
در حالی که ننگ پیرامون بیماری روانی هنوز وجود دارد، توانبخشی روانی-اجتماعی تلاش می کند به کاهش تعصب و تقویت شمول اجتماعی کمک کند. این رویکرد از آنچه به عنوان مدل بهبودی بیماری روانی شناخته می شود، استفاده می کند.
بهبودی کامل اغلب هدف است، اما بهعنوان یک فرآیند بهجای یک نتیجه در نظر گرفته میشود. توانبخشی روانی اجتماعی بر توانایی فرد برای بهبودی متمرکز است. و بر ارائه توانمندسازی، شمول اجتماعی، حمایت و مهارت های مقابله ای متمرکز است.
زندگی هر فردی منحصر به فرد است و توانبخشی روانی-اجتماعی می تواند به افراد مبتلا به بیماری روانی کمک کند تا معنا، امید و رشد را بدون توجه به توانایی ها یا تأثیرات شرایط بیابند.
مشاوره توانبخشی روانی اجتماعی
اهداف توانبخشی روانی اجتماعی
صرف نظر از اینکه خدمات روانی اجتماعی چه شکلی دارند، اهداف اصلی شامل کمک به افراد در این احساس است:
توانمند : هر فردی باید احساس کند که میتواند اهداف خود را تعیین کند و از قدرت و استقلال برای پیگیری آن اهداف برخوردار باشد.
امیدوار : ممکن است افراد در نتیجه وضعیت خود احساس تضعیف کنند. توانبخشی بر کمک به مراجعان برای احساس امیدواری نسبت به آینده تمرکز دارد.
ماهر : هدف توانبخشی آموزش مهارت هایی است که به آنها کمک می کند شرایط خود را مدیریت کنند و زندگی ای را که می خواهند زندگی کنند. این شامل مهارت های زندگی، مهارت های کاری، مهارت های اجتماعی و غیره است.
پشتیبانی شده : متخصصان سلامت روان به مشتریان کمک می کنند تا روابط و ارتباطات اجتماعی را در جامعه خود ایجاد کنند.
اصول مشاوره توانبخشی
تعدادی از اصول کلیدی مشاوره توانبخشی روانی-اجتماعی وجود دارد که به نحوه برخورد متخصصان بهداشت روانی که در این زمینه کار می کنند به کار خود کمک می کند. این اصول عبارتند از:
همه مردم پتانسیل هایی دارند که می توان آنها را توسعه داد.
مردم حق تعیین سرنوشت دارند.
تاکید بر نقاط قوت فرد به جای توجه به علائم بیماری.
نیازهای هر فرد متفاوت است.
خدمات حرفه ای باید متعهد باشد و تا حد امکان در یک محیط عادی انجام شود.
تمرکز بر مدل اجتماعی مراقبت (در مقابل مدل پزشکی) وجود دارد.
به جای تثبیت بر گذشته، بر زمان حال متمرکز است.
درمانهای توانبخشی روانی-اجتماعی چند رشتهای و اغلب ماهیت زیستروانی-اجتماعی هستند. این دیدگاه تشخیص میدهد که بیماری روانی بر بخشهای مختلف زندگی از جمله سیستمهای بیولوژیکی، اجتماعی و روانشناختی تأثیر میگذارد. نه تنها هر یک از این سیستم ها تحت تأثیر سلامت روان هستند، بلکه به طور جدایی ناپذیری به هم مرتبط هستند. هنگامی که چیزی بر یک منطقه تأثیر می گذارد، مطمئناً بر سایر مناطق نیز تأثیر می گذارد.
با توجه به این موضوع، مشاوره توانبخشی روانی-اجتماعی رویکردی کاملاً فردی دارد و تشخیص می دهد که سایر متخصصان بهداشت روان و پزشکان ممکن است برای مشارکت در روند درمان مورد نیاز باشند. مراقبت فردی ممکن است به ترکیبی از خدمات و درمان موثر نیاز داشته باشد. این اغلب مستلزم تسهیل دسترسی به مراقبت از حوزه های مختلف است.
برای مثال، یک فرد مبتلا به یک بیماری روانی ممکن است به خدمات توانبخشی روانی اجتماعی نیاز داشته باشد که مهارتهای اساسی زندگی و اجتماعی را هدف قرار میدهد، اما ممکن است به درمان شامل دارو و رواندرمانی نیز نیاز داشته باشد. درمان وضعیت آنها علائم خاص فرد را هدف قرار می دهد، در حالی که توانبخشی بر روند بهبودی و ادغام مجدد متمرکز است.
رویکرد تیمی تضمین می کند که فرد به ابزارها و منابع مورد نیاز برای دستیابی به اهداف اعلام شده دسترسی دارد.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-مشاوره توانبخشی | مزایا و معایب توانبخشی روانی اجتماعی
دانستن درونگرایی-برونگرایی در انتخاب همسر بسیار مهم است.
آیا تا به حال فکر کرده اید که ابعاد شخصیت تاثیر مستقیمی در انتخاب حوزه تحصیل، اشغال، محل اقامت و سبک زندگی عمومی دارد؟
اگر دقت نکنید، خطوط بعدی را بخوانید.
درونگرا از احساسات و هیجانات فقط برای دوستان بسیار نزدیک صحبت می کنند، اما برون گراها کاملا از جهان خارج می شوند؛ آنها دوست دارند گمراه کننده، اجتماعی، رقابتی، سریع و واقع بینانه باشند.
مردم درونگرا بیشتر صرف وقت خود را صرف تحصیل می کنند و کمتر مایل به تعامل با دیگران هستند.
از سوی دیگر، افراد بی عیب و نقص دیدگاه عینی و بیرونی بیشتری دارند و فعالیت عملی بیشتری دارند اما اعتماد به نفس کمتری نسبت به برونگراها دارند.
آنها می خواهند بر محیط خود تأثیر بگذارند و با دیگران رقابت کنند و بیشتر در عموم ظاهر شوند.
اگر به نظر می رسد که خودآگاهی و برون گرایی در افراد افراطی باشد، ما دو شخصیت غیر طبیعی داریم، اما اینها بسیار کم است و اکثریت مردم بین دو قطب هستند.
با شناخت ویژگی های شخصی هر دو گروه، شما می توانید رابطه ای بهتر با آنها داشته باشید.
منبع :رجبی غلامرضا , فردوسی سیما , شهبازی مسعود. بررسی کیفیت روان سنجی مقیاس باورهای محدودکننده انتخاب همسر. مشاوره کاربردی: بهار و تابستان ۱۳۹۰ , دوره ۱ , شماره ۱ ، ۲-جبرائیلی هاشم , زاده محمدی علی, حیدری محمود. تفاوت ملاک های انتخاب همسر بین دو جنس. فصلنامه خانواده پژوهی : تابستان ۱۳۹۲ , دوره ۹ , شماره ۳۴
دانلود مجموعه تست روانشناسی و شخصیت شناسی رایگان برای اندروید
تست زیر را انجام دهید:
۱٫من می خواهم همیشه افراد زیادی در اطرافم داشته باشم.
کاملا مخالفم
نسبتاً مخالفم
مخالفم
نسبتا موافقم
کاملا موفقم
۲٫۲٫پیدا کردن آن آسان است به لبخند در دیگران و رفتن با آنها و از آن لذت بردن و از با جمعیت بودن لذت بردن.
کاملا مخالفم
نسبتاً مخالفم
مخالفم
نسبتا موافقم
کاملا موفقم
۳٫من لزوما خودم امیدوار نیستم.
کاملا مخالفم
نسبتاً مخالفم
مخالفم
نسبتا موافقم
کاملا موفقم
۴٫من واقعا از صحبت کردن با دیگران لذت می برم.
کاملا مخالفم
نسبتاً مخالفم
مخالفم
نسبتا موافقم
کاملا موفقم
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-تست روانشناسی انتخاب همسر درونگرایی-برونگرایی
اعتیاد به بازی های ویدیویی
اعتیاد به بازی های ویدیویی (VGA) استفاده اجباری یا بیش از حد نسبت به بازی های ویدیویی است که می تواند پ بر جنبه های مختلف زندگی افراد از جمله سلامت جسمی و مالی و همچنین رفاه اجتماعی تاثیرات منفی داشته باشد.
بازیهای مدرن به گونهای توسعه یافتهاند که در حال حاضر راههای مختلفی وجود دارد که افراد میتوانند به آنها معتاد شوند و بازیها را روی رایانه، کنسول یا حتی با تلفن همراه انجام دهند.
افراد مبتلا به اعتیاد بازی های ویدیویی ممکن است برایشان سخت باشد که سایر فعالیت های روزانه را بر بازی های ویدیویی اولویت دهند،
زیرا وابستگی عاطفی قوی به بازی ها دارند و احساس می کنند نمی توانند از بازی دور شوند. افراد مبتلا به این عارضه بیشتر احتمال دارد افسردگی و اضطراب را تجربه کنند و گزارش دهند که از نظر اجتماعی منزوی شده اند.
دلایل اعتیاد به بازی های ویدیویی چیست؟
اعتیاد به بازی های ویدیویی به دلیل صرف زمان زیاد برای بازی ایجاد می شود. اشاره شده است که بازیهای چندنفره میتواند اعتیاد بیش تری ایجاد کند.
بازیهای چند نفره میتوانند باعث شوند کاربران زمان را از دست بدهند، علاوه بر این بازی هایی که شامل قمار می شوند نیز توسط بسیاری از دولت ها به دلیل اعتیاد زیاد ممنوع شده است.
سازمان جهانی بهداشت (WHO) به افرادی که بازی های ویدیویی انجام می دهند توصیه می کند که نسبت به مدت زمانی که صرف فعالیت های بازی می کنند هوشیار باشند و زمان مشخصی را باید به آن اختصاص دهند.
با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟
با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟
مراحل مختلف اعتیاد به بازی های ویدیویی چیست؟
چهار مرحله اعتیاد به بازی های ویدیویی وجود دارد:
علاقه گاه به گاه:
مردم اغلب برای اوقات فراغت شروع به بازی های ویدیویی می کنند و چند ساعت در هفته را صرف این فعالیت می کنند.
علاقه عمیق تر:
زمانی این علاقه عمیق تر می شود که علاقه به بازی افزایش می یابد و عمیق تر می شود. به مرور بازیهای ویدیویی اهمیت بیشتری در زندگی افراد پیدا میکنند و ممکن است پول بیشتری برای آن خرج کنند.
علاقه فزاینده:
این زمانی است که بازی های ویدیویی تمرکز اصلی افراد می شوند و دیگر به فعالیت های دیگر علاقه نشان نمی دهند. بنابراین زمانی که بازی های ویدیویی انجام نمی دهند، ممکن است بی قرار یا مضطرب شوند و سایر سرگرمی ها را نادیده بگیرند.
اعتیاد به بازی:
فرد دچار وسواس شده و الگوی خواب و غذا خوردن او نامنظم شده است. آن ها تمام وقت و انرژی خود را روی بازی متمرکز می کنند. کسانی که اعتیاد به بازی های ویدیویی را تجربه می کنند ممکن است خود را از دوستان، خانواده و همکاران دور کنند. همچنین ممکن است زمان کمتری را برای بهداشت شخصی صرف کنند.
سازمان جهانی بهداشت میگوید که برای تشخیص اختلال بازی، الگوی رفتاری باید «شدت کافی» داشته باشد تا منجر به آسیبهای قابلتوجه در عملکرد فردی، خانوادگی، اجتماعی، آموزشی، شغلی یا سایر زمینههای مهم شود و حداقل به مدت ۱۲ ماه طول بکشد.
اعتیاد به بازی های ویدیویی
چگونه اعتیاد به بازی های ویدیویی را تشخیص دهید؟
علائم مشخص یک فرد مبتلا به اعتیاد به بازی های ویدیویی عبارتند از:
فکر می کنید یا می خواهید دائماً بازی های ویدیویی انجام دهید.
دروغ گفتن در مورد اینکه چقدر زمان صرف بازی های ویدیویی می شود.
احساس ناتوانی در کاهش زمان بازی
نادیده گرفتن سایر سرگرمی ها با دوستان یا خانواده
عملکرد تحصیلی ضعیف
علائم تحریک پذیری، اضطراب یا عصبانیت هنگام بازی نکردن
عدم رعایت بهداشت فردی مناسب
بیخوابی
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-اعتیاد به بازی های ویدیویی تا حد جنون و خودکشی؟
اعتیاد جنسی چیست؟
اصطلاح «اعتیاد» معمولاً با الکل یا مواد مخدر مرتبط است، اما اخیراً به چندین رفتار یا فعالیت که اعتیاد فرآیندی نامیده میشوند، گسترش یافته است.
اعتیادهای فرآیندی (یا رفتاری) می تواند شامل مواردی مانند قمار، فناوری های جدید (اینترنت، تلفن همراه، رسانه های اجتماعی، بازی های ویدیویی)، کار، غذا، خرید، ورزش و رابطه جنسی باشد.
درگیر شدن مداوم در یک فعالیت یا رفتار خاص، علیرغم پیامدهای منفی بر توانایی فرد برای سالم ماندن ذهنی، جسمی و یا احساسی سالم و عملکردی است که اعتیاد فرآیندی را تعریف می کند.
اعتیاد جنسی (که به عنوان اختلال بیشجنسی، اجبار جنسی، بیشجنسگرایی و اختلال رفتار جنسی اجباری (CSBD) شناخته میشود) به عنوان یک اعتیاد فرآیندی طبقهبندی میشود. این یک اختلال مرتبط با رابطه جنسی است که اغلب در کنار اختلالات سلامت روانی رخ می دهد.
مشخصه این اعتیاد میلها، افکار و تکانههای جنسی مداوم و غیرقابل کنترل است که به هدف اصلی زندگی یک فرد تبدیل میشود و در توانایی او برای کار، حفظ روابط و انجام فعالیتهای روزانه اختلال ایجاد میکند.
بر خلاف افرادی که میل جنسی طبیعی و سالم دارند، فردی که اعتیاد جنسی دارد زمان زیادی را صرف جستجوی یا شرکت در فعالیت های جنسی می کند و اغلب در مورد آن دروغ می گوید تا آن را مخفی نگه دارد. فعالیت هایی که معمولاً با رفتار جنسی اجباری مرتبط هستند عبارتند از:
خودارضایی بیش از حد
روابط چندگانه، شرکای جنسی بیش از حد
استفاده مداوم و بیش از حد از پورنوگرافی
رابطه جنسی ناامن
یکی از بزرگترین چالشها برای کسانی که اعتیاد به جنسی دارند، انگ آن است، به این معنی که افراد تمایل دارند به دلیل خجالت و/یا شرم به دنبال کمک نباشند.
با این حال، بدون کمک حرفهای، اعتیاد به جنسی تنها به بدتر شدن و در نهایت منجر به عواقب گستردهای میشود که به فرد معتاد آسیب وارد میکند و بر زندگی خانواده، دوستان، همکاران کار و جامعه گسترده تأثیر منفی میگذارد.
بهبودی از اعتیاد جنسی تنها با حمایت حرفه ای و درمان های مناسب امکان پذیر است.
علائم اعتیاد جنسی چیست؟
اعتیاد به جنسی معمولاً طیف وسیعی از علائم را در بر می گیرد که از نظر شدت و شدت متغیر است. برخی از رایجترین علائم فیزیکی و عاطفی عبارتند از:
ناتوانی در توقف رفتارهای جنسی
دبه دنبال رابطه جنسی با افراد جدید
داشتن چندین شریک جنسی و یا یک شب ایستادن
خودارضایی بیش از حد
افکار وسواسی جنسی
احساس پریشانی، اضطراب یا تحریک پذیری در صورت عدم توانایی در انجام این رفتارها
صرف زمان زیاد برای تلاش برای داشتن رابطه جنسی
احساس اضطراب، شرم، پشیمانی یا افسردگی در مورد ناتوانی در کنترل هوس ها
بدتر شدن هر گونه شرایط سلامت روانی موجود و همزمان.
در صورت عدم درمان، علائم ذکر شده می تواند به حدی تشدید شود که افراد ارزش های درونی و قوانین اخلاقی خود را نقض کنند، که باعث تشدید احساس گناه و شرم در آن ها می شود. این اغلب باعث می شود که زندگی دوگانه ای داشته باشند و دروغ بگویند تا فعالیت های جنسی خود را از نزدیکان خود پنهان نگه دارند.
گروه حمایتی برای درمان اعتیاد
گروه درمانی اعتیاد با روش حمایتی
دلایل اعتیاد جنسی چیست؟
اختلالات جنسی عمدتاً ناشی از تمایل به کنترل یا پنهان کردن مشکلات عاطفی یا روانی مانند اضطراب، استرس، تنهایی، افسردگی، انزوای اجتماعی یا شرم است.
اعتیاد جنسی معمولاً تحت تأثیر عواملی مانند ضربه روحی، ترس از رها شدن، سابقه سوء استفاده یا ترک در دوران کودکی و ناتوانی در کنار آمدن با جنبههای زندگی بزرگسالی به روشی سالم و عملکردی می باشد.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-اعتیاد جنسی چیست؟
کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه
اینکه یکی از از عزیزانتان اختلال استرس پس از سانحه رنج می برد، طاقت فرساست. اما مراحل زیر به شما کمک می کند تا به دوست یا همسرتان کمک کرده و آن ها را به زندگی عادی و طبیعی بازگردانید.
، دوست یا یکی از اعضای خانواده شما به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شما را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. زندگی با فرد دچار اختلال استرس پس از سانحه آسان نیست و آسیب ها
زندگی با کسی که اختلال استرس پس از سانحه دارد
ابتلا شریک ی زیادی به روابط و زندگی خانوادگی می زند.از سردی و بدخلقی عزیزتان آزار میبینید و همیشه سعی می کنید او را درک کنید، چرا که آن ها کمتر میتوانند محبت کنند و بی ثبات هستند. احساس می کنید که زندگی شکننده و بی ثباتی دارید یا با یک غریبه زندگی می کنید. همچنین مجبور می شوید سهم بیشتری از کارهای خانه را بر عهده بگیرید و با ناامیدی عزیزتان کنار بیایید.
علائم اختلال استرس پس از سانحه حتی منجر به از دست دادن شغل، سوء مصرف مواد و سایر مشکلاتی شود که کل خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد.
به یاد داشته باشید که فرد مبتلا به استرس پس از سانحه کنترلی روی رفتارهای خود ندارد و نباید رفتارهای آن ها را به دل بگیرید یا ناراحتی های آن ها را به خودتان ربط دهید. سیستم عصبی فرد مورد علاقه شما در حالت هوشیاری دائمی «قفل» شده است و باعث می شود که دائماً احساس آسیب پذیری و ناامنی کند یا مجبور شود بارها و بارها تجربه آسیب زا را دوباره مرور کند.
همۀ اینها منجر به عصبانیت، تحریک پذیری، افسردگی، بی اعتمادی و سایر علائم اختلال استرس پس از سانحه می شود که فرد مورد علاقه شما نمی تواند به سادگی آن ها را متوقف کند.
با این حال، با حمایت مناسب از سوی شما و سایر اعضای خانواده و دوستان، سیستم عصبی او به حالت عادی برمی گردد. با این نکات به آنها کمک کنید تا از رویداد آسیبزا خارج شوند و زندگی مشترکتان را به حالت عادی بازگردانید.
کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه
نکته۱: حمایت اجتماعی ارائه دهید
معمولاً افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از خانواده و دوستان کناره گیری می کنند. آن ها احساس شرمندگی می کنند، نمی خواهند سربار کسی باشند یا باور پیدا کرده اند که دیگران متوجه احساسات آن ها نمی شوند.
اگرچه مهم است که به حریم خصوصی عزیزتان احترام بگذارید، اما آرامش و حمایت شما به او کمک می کند بر احساس درماندگی، اندوه و ناامیدی غلبه کند. در واقع، متخصصان بر این باورند که ارتباط چهره به چهره از سوی دیگران مهم ترین عامل در بهبود اختلال استرس پس از سانحه است.
اینکه چگونه عشق و حمایت خود را به بهترین شکل به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نشان دهید، همیشه آسان نیست. شما نمی توانید فرد مورد علاقه خود را مجبور به بهبودی کنید، اما می توانید صرفا با گذراندن وقت در کنار او، نقش مهمی در روند بهبودی او داشته باشید.
به عزیزتان فشار نیاورید تا صحبت کند. برای افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه صحبت در مورد تجربیات آسیب زا بسیار دشوار است. برای برخی حتی باعث بدتر شدن احساس آن ها می شود. درعوض، به او آگاهی بدهید که اگر خواست حرف بزند، در کنارش هستید که گوش بدهید. احساس همراهی و پذیرفته شدن از سوی شماست که به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه آرامش میدهد، نه لزوما صحبت کردن.
همراه عزیزتان کارهای عادی و روزمره انجام دهید، کارهایی که ربطی به اختلال استرس پس از سانحه یا تجربه آسیب زا ندارد. فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید که دوستانی داشته باشد، سرگرمی هایی را دنبال کند که برای او لذت بخش است و به ورزش هایی مانند پیاده روی، دویدن، شنا یا صخره نوردی بپردازد. با هم در یک کلاس تناسب اندام شرکت کنید، به رقص بروید یا یک قرار ناهار هفتگی با دوستان و خانواده داشته باشید.
به جای اینکه به او بگویید چه کاری باید انجام دهد، اجازه دهید عزیزتان رهبری را بر عهده بگیرد. با اینکه افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مانند یکدیگر نیستند. اما بیشتر آن ها به طور غریزی می دانند که چه چیزی باعث می شود احساس آرامش و امنیت کنند. راهنمایی بگیرید که چگونه می توانید به بهترین شکل عزیزتان را حمایت و همراهی کنید.
استرس خود را مدیریت کنید
هر چه آرام تر و متمرکزتر باشید، بهتر می توانید به عزیزتان کمک کنید.
صبور باشید
بهبودی فرآیندی است که زمان می برد و اغلب با شکستهایی همراه است. نکته مهم این است که مثبت بمانید و از همسر خود حمایت کنید.
درباره اختلال استرس پس از سانحه آموزش ببینید.
هر چه بیشتر در مورد علائم، اثرات و گزینههای درمانی بدانید، برای کمک به عزیزتان و درک آنچه که او از سر میگذراند، مجهزتر بوده و نگاه جامع تری به موضوع پیدا می کنید.
احساسات منفی را بپذیرید
وقتی که در حال گذراندن شرایط هیجانی هستید، برای ترکیب پیچیده ای از احساسات آماده باشید مانند، چیزهایی که هرگز نمی خواستید بشنوید. فقط به یاد داشته باشید، داشتن احساسات منفی نسبت به اعضای خانواده به معنی دوست نداشتن آن ها نیست.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-کمک به فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه
فوبیا باکتری
فوبیا به معنای ترس شدید و غیرمنطقی نسبت به یک شیء یا موقعیت خاص می باشد. این ترس های شدید و غیر منطقی می توانند نسبت به هرچیزی وجود داشته باشند. ترس از آمپول، ترس از هواپیما، ترس از وسایل نقلیه عمومی، ترس از رانندگی، ترس از انواع حیوانات مثل مار، سگ، گربه، جوجه رنگی، ترس از طوفان، تاریکی، ارتفاعات، ترس از بیماری و همچنین ترس از آلودگی و غیره از جمله ی انواع فوبیاهای خاص می باشند.
افراد مبتلا به فوبیاهای خاص یک ترس معمول و طبیعی را نسبت به یک چیز خاص ندارند، بلکه ترس آن ها به قدری شدید است که تمام زندگی آن ها تحت تاثیر این ترس افراطی قرار گرفته است.
فوبیا باکتری
یکی از شایع ترین فوبیاها فوبیای باکتری است. فرد مبتلا به فوبیای باکتری به شدت از قرار گرفتن در معرض باکتری و آلودگی هراس دارد و به دلیل این هراس شدیدی که از آلودگی دارد مدام تحت اضطراب و استرس شدید است به همین دلیل اختلال فوبیای خاص زیر مجموعه اختلالات اضطرابی می باشد به این دلیل که مشخصه بارز این اختلال تجربه اضطراب های شدید و غیر قابل کنترل است.
اضطراب یعنی تجربه حالتی که به موجب آن، فرد دل مشغولی و نگرانی زیادی درباره آینده دارد و از وقوع اتفاقات وحشتناک هراس دارد.
فرد مبتلا به فوبیا باکتری نیز به دلیل ترس از آسیب هایی که ممکن است در اثر مواجه با باکتری ها به او وارد شود بسیار محتاطانه رفتار می کند و نیاز هست که حتما به شیوه خاص و با قوانین خاصی زندگی کند در غیر این صورت اضطراب بسیار شدیدی را متحمل می شود.
آگورا فوبیا، نشانه ها، علل و درمان آگورافوبیا
آگورا فوبیا | نشانه ها | علل و درمان آگورافوبیا
داستان
هانیه ۲۳ ساله، متولد مشهد و دانشجوی ترم دوم کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی می باشد. او دوره کارشناسی خود را در دانشگاه فردوسی مشهد و در واقع در شهر خود گذرانده است اما در حال حاضر در دانشگاه تهران پذیرفته شده است و مجبور شده است که از شهر و منزل خود دور شود و در خوابگاه سکونت کند.
هرکس مدت زمان کوتاهی را با هانیه بگذراند به سرعت متوجه می شود که هانیه به شدت ترس از آلودگی دارد. او مطالعات زیادی در مورد میکروب و باکتری ها دارد و مدام خود را در معرض اطلاعات و اخبار مربوط به باکتری ها قرار می دهد و همیشه دل مشغول این است که مبادا به دلیل سهل انگاری، باکتری یا ویروسی وارد بدنش شود و او را آلوده و مریض کند.
هانیه به دلیل تفکراتی که دارد معمولا از حضور در مکان های عمومی اجتناب می کند و خانه خودشان را به هر جای دیگری ترجیح می دهد. هانیه می گوید تا زمانی که در شهر و خانه خود سکونت داشته زندگی نسبتا راحتی داشته چون اعضای خانواده نیز طبق اصول او زندگی می کرده اند و منزل شخصی آن ها مامن امن او محسوب می شده.
اما مشکل او از وقتی شروع شده که در دانشگاه تهران پذیرفته شده، در واقع یکی از آرزوهای او تحصیل در دانشگاه تهران بوده و زمانی که در این دانشگاه پذیرفته شده گویی به تمام آرزوهای خود رسیده اما او هیچگاه به زندگی در خوابگاه فکر نکرده بود. در واقع چنین تصور می کرد که در خوابگاه نیز دیگران می توانند طبق اصول او رفتار و زندگی کنند ولی با ورود به خوابگاه و شروع زندگی دانشجویی تمام تصوراتش به هم ریخت.
او به سختی می توانست از سرویس های بهداشتی و حمام خوابگاه استفاده کند، از نظر او هم اتاقی هایش به هیچ عنوان به سلامت و بهداشتتان اهمیت نمی دهند و طوری رفتار می کنند که منجر به آلوده شدن تمام اتاق می شوند. برای هانیه زجر آور بود که مشاهده کند هم اتاقی اش با لباس بیرون داخل اتاق قدم بزند و بنشیند،
وقتی چنین چیزی را مشاهده می کرد تصور می کرد در حال حاضر تمام اتاق آلوده به میکروب و ویروس شده اند. با اینکه او تا حد امکان وسایلش را از اعضای اتاق جدا کرده بود اما با اینحال وسایلی مثل یخچال، رخت آویز و غیره از جمله وسایل مشترک بودند که هانیه برای استفاده کردن از آن ها به شدت مشکل داشت. او بارها بر سر این مسائل با هم اتاقی هایش به مشکل خورده بود و چندین بار با آن ها بحث کرده بود.
اما یک ترمی که او گذرانده بود برایش ترم وحشتناک و غیر قابل تحملی بود و همین چالش ها و درگیری هایی که هانیه در خوابگاه با هم اتاقی هایش داشت باعث شده بود که هانیه نتواند تمرکز کافی را روی دروسش داشته باشد و به همین دلیل مشروط شده بود. در حال حاضر که شروع ترم جدید بود و در واقع هانیه ترم ۲ را شروع می کرد به شدت دچار احساس درماندگی شده بود و از شروع ترم و ادامه دادن این روند زندگی در خوابگاه به شدت هراس داشت.
او شرایط اجاره منزل شخصی را نداشت و تنها دو راه را در مقابل خود می دید یا باید انصراف می داد یا اینکه زندگی در خوابگاه را تحمل می کرد اما هر دوی این راهکارها، برای هانیه زجر آور بود چون او تلاش های بسیاری برای قبولی در دانشگاه تهران کرده بود و انصراف از دانشگاه او را از اهدافش دور می کرد، از طرفی زندگی درخوابگاه مانعی برای پیشرفت او بود.
به همین دلیل تصمیم گرفته بود که به روانشناس مراجعه کند و به دنبال حل مشکلش برود، البته او هیچگاه فکر نمی کرد که تفکراتش مشکلی داشته باشد اما او می گوید که روزی هم اتاقی اش او را دیوانه خطاب کرده و به او گفته که او نیاز به درمان دارد، شنیدن این حرف از جانب هم اتاقی هانیه اگر چه نوعی توهین تلقی می شد و باعث شده بود که هانیه به شدت آزرده خاطر شود اما سبب شده بود که هانیه به فکر فرو برود و تصمیم بگیرد با یک روانشناس صحبت کند.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-فوبیا باکتری
اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است
یکی از شایع ترین اختلال های عصبی – تحولی، اختلال نارسایی توجه، بیش فعالی می باشد که در دوران کودکی اتفاق می افتد.
این اختلال به عنوان الگوهای پایداری از نارسایی توجه و بیش فعالی و تکانشگری نامتناسب با سن شناخته می شود و این اختلال عملکرد یا رشد فرد را تحت تاثیر قرار می دهد،
این نشانه ها در محیط های مختلفی ( از قبیل خانه، مدرسه، کار با دوستان یا خویشاوندان یا فعالیت های دیگر) اتفاق می افتد و عملکرد های مختلفی مانند اجتماعی، درسی و شغلی را تحت تاثیر قرار می دهد و بسیاری از نشانه های این اختلال در سن قبل از ۱۲ سالگی خودش را نشان می دهد.( انجمن روان پزشکی آمریکا، ۲۰۱۳)
اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است
در سنین مدرسه میزان شیوع سطح جهانی این اختلال حدود ۵ درصد می باشد. میزان شیوع این اختلال در بزرگسالی ۲٫۵ درصد می باشد و نشانه ها و علائم این اختلال در بیش از ۶۵ درصد موارد در دوره بزرگسالی مداومت دارد. ( فاراوان، بیدرمن و میک، ۲۰۰۶، سیمون، کزوبور، بالینت، میسزاروس و بایتر ، ۲۰۰۹)
با وجود آن که درصد شیوع این بیماری در بزرگسالی بالا می باشد کمتر از ۲۰ درصد از این گروه تشخیص و درمان می شوند.( گینسبرگ، کوینترو، آناند، کاسیلاس و آپاداهایا، ۲۰۱۴).
علاوه بر این بیش از ۹۰ درصد افراد دارای اختلال های روان پزشکی می باشند که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم. ( گیلبرگ و همکاران ۲۰۰۴، نوت و همکاران ۲۰۰۷، لین ، یانگ و گای ۲۰۱۵، کیساری، دوریش و هیگس، ۲۰۱۷)
افسردگی
اختلال های خلقی
اضطراب
اختلال های شخصیت
اختلال های سوء مصرف مواد
اختلال نافرمانی مقابله ای
مشکلات خواب
اختلال های یادگیری ویژه
مشکلات خوردن
اختلال نقص توجه و بیشفعالی در مدرسه
اختلال نقص توجه و بیشفعالی در مدرسه آشوب به پا می کند؟
چالش های ارزیابی و تشخیص برای گروهی از کودکان و همچنین سایر نارسایی های عصبی تحولی به ویژه در سنین پایین وجود دارد.
کودکانی که دارای نارسایی توجه و بیش فعالی هستند به دلیل شرایط تشخیصی به خاطر رفتار های آزارشی مانند ویژگی های کج خلقی، پرخاشگری و مشکلات روان شناختی والد _ کودک بغرنج تر و ناراحت کننده تر خواهد بود. ( لاوین و همکاران، ۲۰۰۱).
برای مدیریت نشانه ها و رفتار های چالش بر انگیزی که برای گروه کودکان و نوجوانان به وجود می آید مداخلاتی انجام می شود که توجه به جنبه های مختلف برای سازگاری بهتر آن ها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
این مداخلات برای بهبود نشانه های نارسایی توجه، بیش فعالی، عملکرد کارکردی و برداشتن موانع رفتاری انجام می گیرد. ( فیلت، بیرمنن، کریستینر، کوچهار و هریسون، ۲۰۱۴).
شرایطی مانند ماهیت، شرایط تحولی و حتی شرایط سنی باعث می شود تا تصمیمات متفاوتی در ارتباط با این گروه گرفته شود برای نمونه مداخله رویکرد رفتاری برای گروه های سنی زیر ۶ سال در غالب موارد زیر توصیه می شود.( کراچ و همکاران ، ۲۰۱۳)
برای اختلالات نارسایی توجه، بیش فعالی که حداقل در کوتاه مدت و بسیار زیاد، مداخله هایی انجام می گیرد که از آن می توان به داروهای روان محرک و غیر روان محرک اشاره کرد.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-اثربخشی نوروفیدبک بر بیش فعالی معجزه آسا است